تاريخ : پنجشنبه 31 ارديبهشت 1394 | 1:35 AM | نویسنده : نوشین

مرا کم اما همیشه دوست بدار !

این وزن آواز من است :
عشقی که گرم و شدید است
زود می سوزد و خاموش می شود
من سرمای تو را نمی خواهم
و نه ضعف یا گستاخی ات را !
عشقی که دیر بپاید ، شتابی ندارد
گویی که برای همه ی عمر ، وقت دارد .

مرا کم دوست داشته باش
اما همیشه دوست داشته باش !
این وزن آواز من است :
اگر مرا بسیار دوست بداری

شاید حس تو صادقانه نباشد
کمتر دوستم بدار
تا عشقت ناگهان به پایان نرسد !
من به کم هم قانعم
و اگر عشق تو اندک ، اما صادقانه باشد ، من راضی ام
دوستی پایدارتر ، از هرچیزی بالاتر است .

مرا کم دوست داشته باش
اما همیشه دوست داشته باش !
 

 


امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 144
برچسب ها :

تاريخ : پنجشنبه 31 ارديبهشت 1394 | 0:58 AM | نویسنده : نوشین

من حسودم...

حتی به بادی که موهایت را نوازش می کند...

من حسودم...

حتی به آفتابی که تنت را گرم می کند...

و تو لباست را کم می کنی...

و من نگران نگاه خورشیدم...

من حسودم حتی به دستهایت...

که گاه دست به سینه می ایستی...

احساس می کنم خودت را در آغوش گرفته ای...

من حسودم به هر چشمی که تو را نگاه می کند...

من حسودم به لبخندهایت...

از نثارشان به دیگران...

من حسودم به هر  چیزی که تو را حس می کند!!!

 

 



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 197
برچسب ها :

تاريخ : سه شنبه 22 ارديبهشت 1394 | 4:11 AM | نویسنده : نوشین

بخوان به نام گل سرخ، در صحاری شب،
که باغ ها همه بیدار و بارور گردند
بخوان، دوباره بخوان، تا کبوتران سپید
به آشیانه ی خونین دوباره برگردند
بخوان به نام گل سرخ، در رواق سکوت
که موج و اوج طنینش ز دشت ها گذرد؛
پیام روشن باران،
زبام نیلی شب،
که رهگذر نسیمش به هر کرانه برد.
ز خشک سال چه ترسی!
ـ که سد بسی بستند:
نه در برابر آب،
که در برابر نور
و در برابر آواز و در برابر شور .....
در این زمانه ی عسرت،
به شاعران زمان برگ رخصتی دادند
که از معاشقه ی سرو و قمری و لاله
سرودها بسرایند ژرف تر از خواب
زلال تر از آب.
تو خامشی، که بخواند؟
تو می روی، که بماند؟
که بر نهالک بی برگ ما ترانه بخواند؟
از این گریوه به دور،
در آن کرانه، ببین:
بهار آمده،
از سیم خادار، گذشته.
حریق شعله ی گوگردی بنفشه چه زیباست!
هزار آینه جاری ست.
هزار آینه اینک، به همسرایی قلب تو می تپد با شوق.
زمین تهی ست ز زندان،
همین تویی تنها
که عاشقانه ترین نغمه را دوباره بخوانی.
بخوان به نام گل سرخ، و عاشقانه بخوان:
"حدیث عشق بیان کن، بدان زبان که تو دانی"



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 318
برچسب ها :

تاريخ : سه شنبه 22 ارديبهشت 1394 | 4:04 AM | نویسنده : نوشین

هر کجایی شعر باران را بخوان/ساده باش و باز هم کودک بمان

باز باران با ترانه گریه کن/ کودکی تو، کودکانه گریه کن



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 198
برچسب ها :

تاريخ : يکشنبه 13 ارديبهشت 1394 | 5:42 PM | نویسنده : نوشین

سخته نتونی حرف بزنی...

سخته کلی حرف برای گفتن داشته باشی ولی نتونی بگی...

سخته فکر می کنن حرفی برای گفتن نداری...

کاش می تونستم...



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 207
برچسب ها :

تاريخ : شنبه 5 ارديبهشت 1394 | 6:28 AM | نویسنده : نوشین

فکرشو میکردی به اینجا برسی؟؟؟

برات متأسفم



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 217
برچسب ها :